مجله اینترنتی رویش

رویش جوانه‌های سلامتی

مجله اینترنتی رویش

رویش جوانه‌های سلامتی

توفانی در پس‌زمینه زندگی

سه شنبه, ۲۲ دی ۱۳۸۸، ۰۳:۰۲ ب.ظ

فردی که عصبی است، دیگر مانند گذشته نمی‌تواند با فرزندانش ارتباط برقرار کند، حوصله همسرش را هم ندارد. تنهایی را با تمام وجود احساس می‌کند و از این خلوت اجباری راضی نیست. با خود عهد می‌کند از این پس با اطرافیان بهتر رفتار کند، ولی همچنان ناخواسته همه‌چیز بر هم می‌خورد و خشم او نه تنها مانع از حل مشکلات می‌شود بلکه دیگران را از او دور می‌کند.

ابعاد هیجانی انسان

اصولاً خلق، عاطفه و اضطراب سه جزء از هیجان فردی انسان است که در زمان‌ها و دوران‌های مختلف نوسان پیدا می‌کند. قبولی در امتحانات، موفقیت مالی، خوشحالی یا از دست دادن نزدیکان و عزیزان هر کدام خلق انسان را دچار تغییرات خواهد کرد ولی در صورتی که اندازه آن از سطح طبیعی تجاوز کند و یا مدت زمان آن بیش از حد مورد انتظار باشد، بیماری خلقی مطرح می‌شود. سجاد موسوی، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه ارتش، خلق را جزئی از هیجان درونی انسان می‌داند که احوال درونی او را بیان می‌کند اما در مورد عاطفه معتقد است: عاطفه جزو هیجان بیرونی انسان است که مشاهده‌گر آن را می‌بیند. همان گونه که مغز، کبد و کلیه بیمار می‌شوند، عواطف و خلقیات انسان نیز دچار اختلالاتی می‌شود. عصبانیت یکی از علائم بیماری‌های خلقی است که برخلاف شور زندگی و عشق به طبیعت و ورزش، انسان را گهگاهی از حالت طبیعی خارج می‌کند و خشم چهره غالب و الگوی اصلی آدمی می‌شود.

افزایش سن و تغییر خلق

تحقیقات نشان داده است هر سه بعد وجودی انسان به عنوان موجودی اجتماعی، زیستی و روانی با افزایش سن تغییر می‌کند. سفید شدن موها، تغییر در متابولیسم بدن و چهره از علائم زیستی محسوب می‌شوند. ژن‌ها نیز در هر زمانی از گذر زندگی، کارکرد زیستی و روانی انسان را تغییر می‌دهند. به عنوان مثال، کودک یک ساله گرایش به تلفظ کلمات دارد و از دو سالگی بطور طبیعی لجباز، بلندقد و لاغرتر می‌شود. در دوره میانسالی نیز تحت تأثیر ژن‌ها تغییراتی در هورمون‌های مترشحه داخلی، کارکرد آنها و فیزیولوژی اندام‌های گوناگون به وجود می‌آید که اجتناب‌ناپذیر هستند. انسان‌ها در سنین 40 سالگی تمایل دارند فرد مفیدی برای جامعه خود باشند و یا اثری از خود بر جای بگذارند. تجربه، دیده و شنیده‌های انسان 40 ساله در صورتی که تغییرات اجتماعی و تجربیات روانی آنها پر از شکست باشد، خلق را دچار مشکلاتی می‌کند.
به گفته ابوالقاسم مهری‌نژاد، فوق تخصص روانشناسی و استاد دانشگاه الزهرا، دست نیافتن به اهداف شغلی و خانوادگی، تثبیت نیافتن در شغل، پیشرفت نکردن فرزندان، مخارج و امر و نهی آنان، مطالبات رفتاری، اجتماعی و خانوادگی بیش از توان فردی و مسئولیت‌های سنگین، استرس‌های روحی زیادی را به افراد میانسال وارد می‌کند بطوری که ذوق، شوق و انرژی جسمانی و روحی آنان را کم می‌کند و با کهولت سن میزان تحریک‌پذیری، بی‌حالی، بی‌خوابی، پرخوابی و یا بی‌حوصلگی آنان را افزایش می‌دهد و حتی ارتباطات فامیلی را دچار تغییر می‌کند. نگاه افسرده همراه با اضطراب به زندگی،‌ او را فردی شکست‌خورده تلقی می‌کند که در مقابل دیگران و یا همسر پاسخی دریافت نمی‌کند.

علل فیزیولوژیک خشم

از نظر علم روانپزشکی، عصبانیت به عنوان علامتی از بیماری افسردگی، شیدایی و یا بیماری روانی اضطراب در نظر گرفته می‌شود. تقریباً در تمام بیماران روانی و یا حتی جسمانی، این علامت مشاهده می‌شود و در صورت همراهی با سایر علائم، بیماری محسوب می‌شود.
عصبانیت همان خشمگین شدن در برابر موقعیت‌های نامناسبی است که تنها در صورتی غیرطبیعی تلقی می‌شود که باعث آزار و اذیت دیگران، پرخاشگری و در نهایت دیگرکشی می‌شود. علی باغبانی، روانپزشک و استادیار دانشگاه تهران، عصبانیت را با بدخلقی متفاوت می‌داند و می‌گوید: افراد با خلق بدبین و افسرده به دیگران آزار نمی‌رسانند و در حالی که سر خود را به پائین انداخته‌اند در نگاهشان نوعی رکود، رخوت و افسردگی به چشم می‌خورد بنابراین فرد عصبی را نباید با انسان بدخلق یکی دانست.
وی بازنشستگی، استرس‌های محیطی، مشکلات زندگی و خرج و مخارج را یکی از علل پرخاشگری افراد میانسال می‌داند و در مورد ریشه‌های آن حتی در سنین پائین‌تر می‌گوید: تنش‌های محیطی، خانوادگی و فرهنگی یکی از علل برهم زدن تعادل انسان‌ها در هر سنی است ولی متأسفانه افراد به جای جست‌وجوی راهکار مناسب برای برطرف‌سازی آن متوسل به زور می‌شوند و می‌خواهند با خشم به اهدافشان برسند.
کاهش آستانه تحمل نیز یکی دیگر از علل خشم در انسان‌هاست. فردی که در خانواده با توسل به زور، خواسته‌اش را بیان کرده است در سنین بزرگسالی نیز تحمل محرومیت و تأخیر را ندارد و با کمترین ناملایمات پرخاشگری می‌کند.
دکتر موسوی در رابطه با فرآیندهای کنترل خشم معتقد است، بخش پیشین مغز انسان عملکرد مهار و کنترل خشم و امیال را به عهده دارد بنابراین هنگامی که انسان نتواند عصبانیت خود را کنترل کند در واقع عملکردهای مهاری‌اش دچار مشکل شده است. به عنوان مثال دزدگیر اتومبیلی که در کنار خیابان پارک شده است، می‌تواند آنقدر حساس باشد که حتی با برخورد لباس آژیر بکشد. مغز انسان نیز در صورتی که نتواند عملکردهای خود را مهار کند، نسبت به کوچکترین محرکی عکس‌العمل نشان می‌دهد.

راهکارهای کنترل عصبانیت

استرس‌های متعددی که انسان روزانه با آنها مواجه می‌شود، زمینه‌ای از عصبانیت را در فرد فراهم می‌کند ولی در برخی موارد مشاهده می‌شود فرد با گفتن جمله من عصبی هستم بر طبق میل خود عمل می‌کند در حالی که حتی بیماران روانی نیز قادر به کنترل عصبانیت خود هستند، بنابراین آدمی بیشترین نقش را در ایجاد کنترل خشم دارد.دکتر باغبانی معتقد است، تخلیه هیجانی کمک بسزایی به کاهش خشم وآرامش بیشتر انسان می‌کند. همانگونه که محدودیت حرکت عاملی برای عصبانیت کودکان است، فعالیت، تحرک، هیجان به شکل مناسب و طبیعی و پناه بردن به ذات مقدس خداوند، خشم را در انسان کنترل می‌کند. این در حالی است که در موارد شدید خشم، استفاده از ورزش‌های آرامش‌بخش و ریلکسیشن‌ها و در نهایت دارودرمانی مفید است. با توجه به آن که برخی بیماری‌های جسمانی مانند دیابت و فشار خون افزایش یافته، مصرف برخی داروها و برخی رژیم‌های غذایی یکی از علت‌های عصبانیت و خشم بخصوص در افراد میانسال محسوب می‌شود، درمان بیماری‌ها نقش مهمی در کنترل این عارضه دارد. به اعتقاد دکتر موسوی، خانواده‌ها در تربیت فرزندان و شکل‌گیری خلق و خوی آنها اهمیت زیادی دارند.
تربیت صحیح و برنامه‌ریزی برای آینده شغلی فرزندان در آرامش آنها نقش بسزایی دارد. همچنین دیده شده است محیط‌های پرسر و صدای صنعتی، برخی بوها و مشاهده صحنه های پرخاشگرانه آمار خشم را در جامعه افزایش داده است. وی اولین راهکار در رابطه با کنترل عصبانیت را ارزیابی ریشه‌های آن می‌داند و در صورت نبودن عاملی مشخص توصیه می‌کند تا فرد عصبی با روانپزشک مشورت کند زیرا تکنیک‌های شناختی، رفتاری، هیپنوتیزم و کنترل خشم،‌ آستانه تحریک را در افراد افزایش می‌دهد. کاهش ساعات کاری، افزایش زمان استراحت، تفریح و صحبت با دیگران ترس و اضطراب را در زندگی کاهش می‌دهد و روابط فردی را بهبود می‌بخشد. این نکته در زنان که نگرانی بیشتری نسبت به فرزندان دارند و به نوعی محدود شده‌اند، بیشتر صدق می‌کند. آموزش خانواده‌ها در رابطه با نوع رفتارشان با فرد عصبی در خانواده اهمیت زیادی در کاهش خشم دارد. نحوه برخورد اطرافیان و موکول کردن ادامه صحبت‌ها به زمان آرامش و دور از عصبانیت کمک می‌کند تا فرد خشم خود را کنترل کند و در صورتی که از مذاکره با فردی که خشمگین است، خودداری شود نشان‌دهنده آن است که باید بتواند هنگام صحبت عصبانیت خود را کنترل کند.
  • حامد عبیری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی