بیمار روانی را تنها نگذارید
او بیتقصیر است، کارهای عجیبش دست خودش نیست. آدم فضاییها قصد دارند او را بدزدند و حافظهاش را پاک کنند، یک موجود ترسناک به او گفته است اگر به حمام برود به طرز فجیعی کشته خواهد شد، همه جا را خون فرا گرفته است، یکی از اقوام که مرده، دائما دنبالش میآید و از او میخواهد از ایوان پایین بپرد، بیشتر مردمی که به خیال بقیه، عادی میآیند جاسوسهای خطرناکی هستند که زاغ سیاه او را چوب میزنند و... این دنیای اوست! رنجآور و دردناک و تلخ میشود اگر کنارش نمانید، اما اگر کنارش باشید شاید بتوانید به او ثابت کنید که بسیاری از تلخیهای دنیایش حقیقت ندارد و او از بیماری اسکیزوفرنی رنج میبرد.
هفتهای که در آغاز آن قرار داریم، هفته سلامت روان نامگذاری شده است. در میان بیماریهای روانی یکی از انواع بسیار پیچیده، بیماری اسکیزوفرنی است که براساس آمارهای ارائه شده از سوی وزارت بهداشت در سال ۸۸ تقریبا ۶ درصد از جمعیت کشور و یک درصد از جمعیت جهان به آن مبتلا هستند و کارشناسان هشدار میدهند که شیوع این بیماری و دیگر انواع بیماریهای روانی در کشور در حال افزایش است.
روانپزشکان میگویند بیماری اسکیزوفرنی مجموعهای از ناهنجاریهای روانی است که پژوهشهای علمی درباره چرایی مبتلا شدن به آن ادامه دارد اما هنوز دست پژوهشگران از نتیجهای قطعی در این باره خالی است، با این حال بسیاری از پژوهشها ثابت میکند این بیماری احتمالا ریشهای ارثی دارد.
اسکیزوفرنی یا روان گسیختگی، معمولا در سنین جوانی آغاز میشود اما مواردی از ابتلای کودکان به آن نیز مشاهده شده است. این بیماری انواع مختلفی دارد و اصلیترین نشانههای آن، توهم، هذیان، آشفتگی گفتار و عواطف نامناسب هستند و اگر شما یکی از اعضای خانواده بیماری اسکیزوفرن هستید، باید این علائم را به درستی بشناسید و راههای برخورد با آنها را یاد بگیرید.
از او انکار، از شما اصرار
بر اساس پژوهشی که در دانشگاه بقیهالله انجام شده، معمولا نخستین مرحله از برخورد با بیمار اسکیزوفرن، مرحله انکار بیماری از طرف بیمار است. او مثل هر انسان دیگری در مواجهه با پدیدهای ناخوش سعی در انکار کردن آن دارد. او از برچسبهای اجتماعی میترسد، از طرفی خودش گمان میکند سالم است و از همه بدتر میداند که اگر بپذیرد، بیمار است؛ باید به پزشک مراجعه کند و مسلما ناچار است خوردن دارو را نیز تحمل کند که کار دشواری است. شما در این مرحله باید او را راضی کنید که با پزشک ملاقات داشته باشد و خوردن داروها را آغاز کند.
انتظارات اشتباه در طول دوره درمان
مصرف دارو از سوی بیمار یعنی او از مرحله انکار خارج شده است. وقتی دوره درمان آغاز میشود برخی خانوادههای مبتلایان به اسکیزوفرن، توقعات نادرستی از دوره درمانی دارند که با برآورده نشدن آنها امید و اعتماد به نفسشان را از دست میدهند اما شما نباید از این دست باشید!
توقعات بیجایی که از آنها میگوییم یعنی انتظار اینکه او با خوردن داروها به سرعت بهبود یابد، علائم بیماریاش پس از یک دوره مصرف، دیگر هرگز برنگردند و به هیچ وجه نیاز به بستری شدن در بیمارستان را نداشته باشد.
تیپهای عجیب
فراموش نکنید اسکیزوفرنی یک بیماری مزمن است و با استفاده از داروها تنها میتوان آن را تا پایان عمر کنترل کرد اما هنوز بهبود قطعی برایش وجود ندارد. دکتر سیدهادی معتمدی روانپزشک در این باره به جام جم میگوید: امکان دارد بیمار اسکیزوفرن نسبت به آراستگی ظاهرش بیتفاوت شود یا با شیوههایی غیرعادی خود را بیاراید.
در این شرایط شما باید در گام اول برنامهای روزانه برای حمام و شستشوی او با تعیین برخی محدودیتها و پاداشها تهیه کنید و سپس به شکل کتبی یا شفاهی از او تعهد بگیرید که به برنامهاش وفادار باشد و در صورتی که نخواست به قراردادش عمل کند باید با گفتوگو و رفتارهای تنبیهی و تشویقی او را به راه بیاورید.
چطور با او صحبت کنیم؟
دکتر معتمدی توصیه میکند: در گفتوگو با بیمار، لحن خصمانه را کنار بگذارید. گشادهرو و با لبخند صحبت کنید. از گوشه کنایه زدن بپرهیزید و منظورتان را واضح و روشن برایش توضیح بدهید. برای او بگویید که اگر خواستهتان را بپذیرد چه کمک بزرگی به شما کرده است و تا چه حد بر شما تاثیر مثبت دارد. در مواردی که او عملی نادرست انجام میدهد نیز باید صریح و جدی موضوع را در همان زمانی که خطایی از او سر زده است، گوشزد کنید. در این شرایط نیز باید احساسات خود را بهشکلی واضح برای او بگویید و بخواهید رفتارش را عوض کند. وقتی از احساسات منفیتان میگویید نگاهتان را از او ندزدید تا گفتههایتان اثرگذارتر شود.
عود را بشناسید
پیشتر گفتیم که اسکیزوفرنی بیماری عودکننده است. راههایی وجود دارند که با به کار بستن آنها میتوانید این عودها را تشخیص بدهید و هنگام بازگشت بیمار واکنشی صحیح و به دور از شتابزدگی داشته باشید.
دکتر معتمدی میگوید: در صورتی که تغییری فاحش را در الگوی رفتاری بیمار میبینید مثلا به نظرتان شیوه خوردن، خوابیدن و عادات اجتماعی او تغییر کرده، اعتقادات و افکار غیرطبیعی و غریبش برگشته است و دیگر مایل نیست فعالیتهای عادی هر روزهاش را انجام دهد، شما باید به این نکته شک کنید که شاید بیماری او در حال بازگشت است، در این شرایط باید عوامل فشار آور محیطی را که باعث پریشانی بیشتر بیمار میشوند کم کنید تا احساس کند در محیطی آرام و امن به سر میبرد.
مرزهای رفتاریاش را به او یادآوری کنید یعنی قرار نیست اگر او دچار حملهای شده است شما بیتفاوت بایستید و تماشا کنید که چطور حرکات عجیب یا پرخاشگرانه انجام میدهد. در این حالت به او بگویید که اگر رفتار درستی نداشته باشد واکنش شما چه خواهد بود.
راه خودآزاری را ببندید
این علائم، چراغ خطرهایی هستند که به شما هشدار میدهند او قصد خودآزاری و خودکشی دارد:
در حرکات و رفتارهایش به خودتخریبی دست میزند یعنی تلاش میکند به روشهای گوناگون به خودش آسیب بزند.
احساس بیارزشی میکند، افکارش پر از یاس و ناامیدیاند و برنامهای برای آینده ندارد.
ناگهان از بیماری بشدت افسرده به فردی شاد و قبراق تبدیل شده است و آرامشی غیرطبیعی دارد و شاید درباره فناناپذیر بودن و قدرتهای فوقطبیعیاش مکررا بحث کند.
از صداهایی میگوید که به او اصرار میکنند خودش را بکشد.
- ۹۰/۰۷/۲۴
- ۷۵ نمایش